موقعیت اندازهگیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باند با وسایل
اشتباه اسبابی
مرحله دستگاهی
ابزار دقیق، ابزارنگاری
نا مناسب
عایق کردن، عایق کردن، عایقکاری، عایقبندی، عایقکاری
عایقکاری شده
کابل عایقبندی شده
رودخانه مجزا، رودخانه نفوذناپذیر
آسفالت عایقبندی
پتوی عایقبندی