زمان اولیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرعت اولیه
تخمین اولیه، فرض اولیه
آغاز شدن
آغاز شده
تزریق کردن
تزریق
مهار تزئینی
قالبگیری تزریقی
صدمه دیدن
در خشکی
ترصیعکاری، منبتکاری