آبگیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب جذبی، مایع جذبی
ورق سیمانی اشباع شده
ناتمام، نیمه ساخته، نیمه ساخته، نا تمام
بتن نابالغ
خاک جوان
تغییر مکان آنی
قابلیت استفاده بی وقفه
نشست آنی
بطور وسیع
غوطهور کردن
شناوری، غوطهوری