شبکه نردهای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه شطرنجی راهها
شبکهها، صفحه
دریچه پادری
شبکه، شبکه تیرهای سنگین [به جای فونداسیون ساختمان]، شبکهای از تیر، شبکهبندی
پی شبکهای
شبکه، شبکه (وسیع)
سابکاری، سنگزنی
خرد شوندگی، قابلیت خرد شدن
خرد کردن، خرد کن
آسیاب کردن، پودر کردن، ریز کردن، سایش، ساییدن، سمباده زدن، سمباده زنی، نرم کردن
ماده کمک سایش، ماده کمکی برای آسیاب کردن