کف، منطقه تخت کف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عینک ایمنی
عرض پله، کف پله، کف یا پهنای پله
کاشی زرین فام
زهکشی خوب
بارگیری کالا
جابجایی کالا
حمل و نقل کالا
دوخم، گردن قو
آبکند، تنگ، تنگه، دره کوچک
گنبدی
قوس گوتیک، قوس نوک تیز