ژله شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیمایی عمومی
سرکارگر کل
اطلاعات عمومی
نقشه عمومی، نقشه کلی
کلی گویی
تغییر مکان تعمیمی
نیروی تعمیم یافته، نیروی تعمیمی
قانون کلی هوک
بطور کلی
تولید کردن، گسترش یافتن
گسترش یافتن