جبهه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارهای جلویی
نمای روبرو
روش حل جبههای
مسیر دسترسی جانبی
جاده جانبی، جاده یا شوسه کناری، راه جانبی، شوسه کناری
تمامرخ، روبرو
بارندگی جبههای
خط حاصل، مرز
برفک، بشمه، سرماریزه، فرسایش، یخ ژاله، یخ شبنم، یخبندان، یخچه
عمل یخبندان، هوازدگی یخبندانی