ایجاد، تشکیل، تشکیلات، زیرگاه، سازنده، فرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثابت تشکیلات
فرم صندوقهای توگود
سابقاً
شکل دادن
قاببندی، قالب
قالب
قالببندی
قالببندی در سطح منحنی
استحکامات
دور پیشرونده
سرعت رشتهای پیشرو