پیش لرزه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش ساحل، پیش کرانه، ساحل جلویی، پیش کناره
پرده از روبرو، تجسم شکل در عمق
دید به پیش، دید جلو
هیدرولوژی جنگل
جنگلدار
جوش کورهای، جوشکاری چکشی
سطح فرورفته
فولاد آهنگری شده
آهنگری
فولاد چلنگری
اتصال، انشعاب، شاخه