بدون آب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی آب
سریشم (نوعی چسب حیوانی)
آنیون
چندگاشت، غیرایزوتروپ، غیرایزوتروپیک، ناهمسان، ناهمسانگرد
شیشه تنش زایی شده (آنیل)
آبدیدگی، آبگرفتگی، بازپخت، تابکاری، تابگیری، نرم کردن
سالانه
سال آورد ته نشست
متوسط سالیانه ترافیک روزانۀ
روز- درجه سرمایی سالانه
روز- درجه گرمایی سالانه