بتن با سیمان منبسط شونده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعزام کردن، تسریع کردن، هموار کردن
خارج شدن از
خرج، هزینه، سرمایهگذاری، هزینه
هزینه
آزمایش، تجربه
تجربی، عملی، آزمایشگاهی
حوضه آزمایش
روش آزمایش
مقدمات تجربی
ایستگاه آزمایش
آزمایش