اره تسمهای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرماگیر
دوام
حد تحمل، حد دوام
حد دوام بتن
بار دوام
شمع اتکایی
انرژی، کار مایه، نیرو، ورج
بیلان انرژی
بودجه انرژی
اتلاف انرژی
انرژی گیرنده، تلف کننده انرژی، حوضچه انرژی گیر، حوضچه آرامش