لولههای جاگذاری شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احاطه کردن، دور گرفتن
برجستهسازی با چکشکوبی
منبت کار
کفراژ، منبت
برجستگی
سربرآوردن
شرایط اضطراری
آسانسورهای اضطراری
عمق آزاد اضطراری
بارگذاری اضطراری، بارگذاری فوق العاده
بهرهبرداری اضطراری