خطای جمع شونده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درصد تجمعی
درصد مانده تجمعی
احتمال جمعی
توزیع تجمعی احتمال
افزوده رواناب
زغال نارس
هوابند آبی فنجانی
جای انبار کردن، گنجه
کله نیمگرد
قبه، گنبد، گنبد، قبه
سد گنبدی