فرهنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبرو، آبروی زمینی، آبریز، آبگذر، پل کوچک، پلک، مجرای آب، مجرای آبگذر سر پوشیده، مجرای سر پوشیده، محل گذر آب
آبگذر زیرین
دریچه زیر آبی
مدخل آبگذر
مخرج آبگذر
شتر گلوی آبرو
کانالهای زیرزمینی
یک متر مکعب در ثانیه
انباشت شونده، تجمعی
تجمعی، سرهمی
توزیع تجمعی