تنش فشاری، فشار تراکمی، نیروی فشاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنش تسلیم فشاری
کمپرسور، متراکم کننده
تشکیل دادن
شامل بودن
مخلوط کن نیرویی (اجباری)
محاسبه
مرحله محاسباتی
برنامههای کامپیوتری
مدل شبیهسازی کامپیوتری
تقعر، مقعر
حالت مقعر داشتن