فاصله خالص، دهانه آزاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب سالم
امتداد باز، حریم
قطعی
تلرانس، حد مجاز، فاصله ایمن، فاصله آزاد، فاصله باز، فاصله لقی، فضای آزاد، فضای باز، فضای مانور، فضای مجاز
فاصله مجاز
خط فاصله
تابلوی فاصله ایمن
عرض ایمن
بوته کنی، ستردن
پاکسازی جنگل
آماده کردن حریم راه