حجم انبوهی، حجم فضایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکله، آب برگردان، آببند، پرده نگهدار، تیغه، تیغه جداساز، دیوار ساحلی، دیواره، دیواره نگهبان، سپر، سپرکوبی مهار شده، طاق نما، دیوار، فرازبند
دریچه فرازبند
انبساط حجمی ظاهری، انبساط ناشی از جذب رطوبت، تورم، ریع کردن، متورم شدن
روش توده فضا
تخته ماله با دسته بلند
بولدزر، بولدوزر
گلوله
شیشه ضدگلوله
شیشه ضد گلوله
بول گریدر