اندازهگیر آب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبدار
مرز آب
بودجه آبی، مخزن آب
نسبت آب و سیمان
آبریزگاه، توالت، جایی که از آن آب می ریزد
آبریزگاه، مستراح
آببانی، آبداشتی، حفاظت آب
صرفه جویی در مصرف آب
آب محتوی، درصد آب، مقدار رطوبت، میزان رطوبت
آب موجود در برف
عمل آوردن با آب، مراقبت با آب