نیروی ضربهای بالارونده، نیروی برخورد بالارونده، نیروی ضربهای زیرفشار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرفشار، فشار از تحت به فوق، فشار بالا برنده، فشار بالارونده، فشار برخاست، فشار بلند کننده
بر، روی
کرانههای بالا و پایین
بالاکنار، ساحل بالا
تیر بالا
حد بالا، حد بالایی
تخت بالا، تخت بالای خرپا، روخواب، لنگه خرپا، لنگه خرپا، روخواب
سرعت بحرانی بالاتر
حد بیشینه اشتعال
آشکوب بالایی
دریچه بالادست