آبریزگاه عمومی، توالت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاسه توالت، لگن توالت
فرچه توالت، توالت شوی (توالت شور)
جا فرچه توالت، جای توالت شوی
کلید توالت فرنگی
نشستگاه توالت
تانک توالت (مخزن آب توالت فرنگی)
انحراف، تحمل، تغییرات مجاز، خطای مجاز، تلرانس، خورند، رواداری، مجال، مرز گذشت، مقدار مجاز، جایز شماری
حد قابل تحمل
تحمل کردن
حق عبور، عوارض
گیشه اخذ عوارض