نورگیر فرعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برآمدگی، گلمیخ، ناف
سیفون بطری شکل
دهانه بطری، راه خیلی باریک، گلوله
ته، کف، کف پایین
خاکستر رسوب یافته
آرماتور / میلگرد ردیف پایین
کف تیر
تخت پایین، ضلع پایین خرپا، کش (پایین ترین عضو طولی خرپا)، وتر پایینی، وتر تحتانی، یال تحتانی
فشردگی زیرین
اتصال دارای بازوی جوش شده در پایین
یخ زیر زمینی