دفع تنش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنش زدایی، تنش گیری، رفع تنش
برآیند تنش
وضعیت تنش
تانسور تنش
امتداد تنش اصلی، خط تنش اصلی
بردار تنش
قشر بین لایهای جاذب تنش
ضریب تمرکز تنش
ترک تنش خوردگی
منحنی جابجایی ترک خوردگی تنشی
تنش-تعداد