لحیم، لحیمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتصال لحیمی
لحیم سربی، لحیمکاری
لحیم کاری نرم
لحیم کاری لوله مسی
پایه، ستون
چفته هرهچین
تیر سازه حایل، ستون سازه حایل
جدارههای مهاربندی شده توسط المانهای کششی ، مهاربندی توسط المانهای کششی
صفحه بالشتک، کف پنجره، بالشتک
به تنهایی، تنهایی
اجسام فضایی، توپر، جامد، دج، صلب، یکپارچه