بتن پاششی، بتن پاشیده، بتن پاشیدنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه، شانه (شانه راه)، شانه راه
قوس هوبری
شانه راه
چفته هوبری تخت، قوس هوبری تخت
پرتاب کردن، کشیدن
بیل، بیل مکانیکی
بیلچه زدن
فشردگی
محل نمایش (آمفی تاتر)
دوش، رگبار، فشند
در اتاق دوش