آب داده، آب دیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فولاد تبرید و بازپخت شده
آب دادن، خنک کردن سریع، سریع خنک کردن
آب دادن فولاد
جستجو – تحقیق
موضوع، سوال
پرسش نامه
پیوند کتا
صف
تخلیه صف
طول صف
ردیف شدن