آب زیر نقطه انجماد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوق بحرانی، مافوق بحرانی، ماورای بحرانی
جریان روی بحرانی، جریان سیلابی، جریان فوق بحرانی، رژیم سیلابی
جریان آشفته فوق بحرانی
اضافه ارتفاع، بربلندی، بلندی بر، شیب عرضی
میزان شیب عرضی
برون تباهی
آب مازاد بر مصرف
سربار
سربار بهرهبرداری
برتر، بالاتر
لجناب
روسازی ممتاز
متراکم کننده چرخشی روکش ممتاز
فوق خمیری