تیز شده، نوک تیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرک یا قوس تیزهدار، طاق شاخبزی، قوس تیزهدار، قوس شاه عباسی
بندکشی، تیز کردن، قراولروی
خط نشان
ماله بندکشی
ماله بنایی سه گوش
معادله پویزی
جریان پویزی
سمی، زهر دار
توزیع پواسون
در چندی پواسون، ضریب پواسون، نسبت پواسون
ضریب پواسون