سطح مقطع باقیمانده در مقطع، سطح مقطع خالص، مقطع باقیمانده، مقطع خالص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطح مقطع خالص
بار کششی خالص، بارکششی خالص
کرنش کششی خالص
آب خالص، آب کامل
کارآیی مقطع خالص
شبکهبندی
شبکه
برنامهریزی شبکهای
بی اثر
آسه بیتنش، آسه خنثی، تار خنثی، محور خنثی
محور خنثی