نظام، جنگى، ارتشى، نظامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرودگاه نظامی
آب آهک، شیر آهک، دوغاب آهک، شیرآهک
اصطبل شیردوشی
آسیاب، آسیاب کردن، کارخانه
پوسته اسیدی، لایه اکسیده
آسیاب کردن، پودر کردن، فرزکاری، نرم کردن
منبر
مناره، گلدسته (مسجد)
معدن
نقشهبرداری معدنی
پوششهای معدنی، کانی، ماده معدنی، معدنی